saadati S, Hajiannezd A. Intertextual relations between the anecdotes of Rumi in Masnavi in the first book with the texts of Arabic (based on the theory of Gérard Genette). CLRJ 2021; 9 (1) :56-80
URL:
http://clrj.modares.ac.ir/article-12-46014-fa.html
1- دانشآموختۀ گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ، s_saadatie@ut.ac.ir
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ایران.
چکیده: (2795 مشاهده)
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد. ازاینرو، میتوان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه میشوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم میکند که در قالب: حضور صریح و اعلامشده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابلبررسی است. نگارندگان در این نوشتار، ابتدا ریشۀ حکایات و اندیشههای عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی عربی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریۀ بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کردهاند. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهتها و تفاوتهای دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی عربی پیش از خود را خوانده و آنها را در لابهلای مثنوی آورده است. هرچند در همۀ موارد بررسیشده، وی اندیشههای عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است. در این میان، ابنالفارض و ثعلبی در بخش نظریات عرفانی و حکایات، بیشتر از دیگران در دفتر اول مثنوی حضور دارند.