1- استادیار گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2- کارشناس ارشد گروه نمایش، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده: (11739 مشاهده)
معرفت بشری در هر دوره و با توجه به روح یا پارادایم آن دوره، به صورتبندیهایی در عرصۀ خود دست میزند. یکی از این تقسیمبندیها و صورتبندیها که در قرن نوزدهم شکل گرفت، دانشهای تطبیقی بود. دانشهای تطبیقی، مجموعه ای از دانشهایی است که دو یا چندین پیکرۀ مطالعاتی داشته باشند. این دانشها با ویژگیهایی، خود را هم از مطالعات تطبیقی و هم از دانشهای ناب متمایز میکنند.
موضوع این نوشتار، بررسی کلان اینگونه از دانشها و به ویژه فلسفۀ وجودی آن ها است. متأسفانه جامعۀ علمی ما فاقد اینگونه نگرش کلان است. یکی از آسیبهای مطالعۀ دانشهای تطبیقی همچون ادبیات تطبیقی یا هنر تطبیقی، نبود چنین نگرش کلانی در خصوص دانشهای تطبیقی است. در این مقاله میکوشیم تا تصویری کلان از ویژگیها و چگونگی تکوین این دانشها ارائه کنیم.
دریافت: 1390/12/20 | پذیرش: 1391/2/25 | انتشار: 1392/7/1