استاد دانشگاه ، sfmirghaderi@gmail.com
چکیده: (169 مشاهده)
ادبیات تطبیقی از گرایشهای جذّاب و بسیار با ارزش و مفیدِ عرصه نقد ادبی است و چون شیوههای پژوهش در ادبیات تطبیقی مختلف و متعدّد است؛ به گونهای که هر پژوهشگر بر اساس شیوه پژوهشِ خویش، مکتب یا منهجِ مناسب را برمیگزیند. با پیدایش نظریه دریافت در سال 1989م ، به نقش خواننده توجه بیشتری شد و منهجِ تلقی یا دریافتمحوری، رسمیت یافت. از موضوعات پژوهشی در عرصه نظریه دریافت، برداشت صاحبانِ فن و ادیبانِ عربی زبان از شعر فارسی است. در این زمینه، حافظ شیرازی توجه ادیبان و پژوهشگران عرصه ادبیات در زبانهای دیگر را جلب کرده است و ادیبان عربی زبان در برداشت از شعر حافظ، سهم بسزایی دارند. ابراهیم امین الشواربی و علی عباس زلیخه از ادیبانی هستند که به شعر حافظ توجه ویژهای داشته و برداشت خویش را به صورتِ شعر و نثر عرضه داشتهاند. در این پژوهش دریافت دو ادیب از غزل 175 حافظ (بر اساس نسخه غنی قزوینی) عرضه شده و مورد بررسی و تحلیل و مقایسه قرار گرفته و در نهایت برداشت نگارنده نگارش میشود. بطور عموم میتوان گفت، دریافتِ الشواربی از ابیات غزل حافظ، جامعتر از دریافتِ زلیخه است؛ ولی از نظر عاطفی و احساسات، دریافتِ زلیخه برتر از دریافتِ الشواربی است