1- دانشجوی دکتری ادبیات غنایی،دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران ، n.dorri@modares.ac.ir
چکیده: (1104 مشاهده)
در این جستار، پدیدۀ استعمار در رمان بادبادکباز، نوشتۀ خالد حسینی و بیوتن، اثر رضا امیرخانی از منظر مطالعۀ تطبیقی ادبیات موردبررسی قرار گرفت. این دو رمان که برخاسته از فرهنگ شرق هستند یک نقطۀ اتصال قوی دارند و آن، امتداد زندگی شخص اول کتاب، امیر و ارمیا، در غرب (امریکا) است. مهاجرت به امریکا برای هر دوی آنها، مهاجرتی اجباری است که طی آن، نویسنده به پدیدۀ استعمار و مظاهر آن میپردازد. همبستگی فرهنگی این آثار و شکلگیری آنها در خط سیری موازی، سبب بروز مؤلفههای همسان و به تبع آن، انتخاب این دو اثر برای تطبیق شد. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و به روش کتابخانهای و سند کاوی انجام شده است با مطالعۀ تطبیقی و مقایسهای دو اثر، مهاجرت قهرمان از وطن که با نوعی از خود بیگانگی همراه است و نقش استعمار در ایجاد این الیناسیون مورد بحث واقع شد. هدف این پژوهش آن است که از رهگذر خوانش تطبیقی پدیدۀ استعمار، دریافت تازهای از مفاهیم و ریشههای شکلگیری آثار ارائه بدهد. در پژوهش پیش رو، پدیدۀ استعمار در این دو رمان، از منظر مطالعۀ تطبیقی ادبیات، مورد بررسی قرار گرفت و هشت مؤلفۀ اصلی و دو مؤلفۀ فرعیِ مربوط به آن، توصیف و تحلیل شد که عبارتند از: سفر شخصیت از شرق به غرب، وطن (ریشۀ عمیق شخصیت اصلی رمان در وطن)، حضور عنصر یاریگر (کشتۀ استعمار)، نوستالژی، فرهنگ (پاکدامنی شخصیت)، وجهۀ دوگانۀ مذهب، الیناسیون و نفی سرمایهداری.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات تطبیقی در کشورهای مختلف دنیا با رویکرد تحلیلی انتقادی دریافت: 1401/11/23 | پذیرش: 1402/8/21 | انتشار: 1401/12/10