Azizi N, rahmatifard T, Saki M R, Zarrinjoei B. A Comparative Study of William Morris’ "The Man Who Never Laughed Again" and Nizami Ganjavi’s “The Black Dome” in Haft Peykar based on Julia Kristeva’s theory of Intertextuality. CLRJ 2021; 9 (4) :28-51
URL:
http://clrj.modares.ac.ir/article-12-53705-fa.html
عزیزی ناهید، رحمتی فرد طاهره، ساکی محمد رضا، زرین جویی بهمن. بررسی تطبیقی متن «مردی که دیگر نخندید» اثر ویلیام موریس و داستان "گنبدسیاه" از هفت پیکرنظامی براساس نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا. پژوهش های ادبیات تطبیقی. 1400; 9 (4) :28-51
URL: http://clrj.modares.ac.ir/article-12-53705-fa.html
1- هیات علمی دانشگاه آزاد بروجرد ، n.azizi@iaub.ac.ir
2- دانشجوی دکتری
3- هیات علمی دانشگاه آزاد بروجرد
چکیده: (2204 مشاهده)
فرهنگ، ادبیّات و افسانههای مشرق زمین، از دیرباز مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران غربی بوده، یکی از این علاقمندان به شعر و ادب فارسی، ویلیام موریس انگلیسی است که ضمن آشنایی با فرهنگ غنی ایران و ادبیّات فارسی، کتاب مردی که دیگر نخندید را به پیروی از گنبد سیاه، در منظومه هفت پیکر نظامی گنجه ای پدید آورد. وی میکوشید تا شخصیت، فضای داستان، نمادها، رنگ، لباس و سایر عناصر داستان با هفت پیکر سازگاری داشته باشد. منظومهی هفت پیکر یا هفت گنبد، یکی از آثار غنایی نظامی که تحّول روحی بهرام پادشاه ایران را به صورت نمادین گزارش کرده است. بهرام، هفت شهدخت از هفت کشور خواستگاری کرده، آنان را بانوان هفت کاخ با شکوه گردانید و هر شب میهمان یکی از آنان میشد تا با شنیدن قصّهای وقت گذرانی و شادخواری کند. سرانجام در پایان هفته که میهمان گنبد سیاه بود دُرسَتی شاهدخت ایرانی قصه ای از فرهنگ ایران زمین نقل کرد که بهرام را متحول نمود. این پژوهش مانند دیگر جُستارهای علوم انسانی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از اسناد و منابع معتبرکتابخانهای، اثرپذیری و منظومه ویلیام موریس را از گنبد سیاه نظامی مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه دست یافته است که اثر ویلیام موریس از نظر ساختار و محتوا همچون نهالی با طراوت و در سایه سار درخت تناور هفت پیکر نظامی بالیده، سپس در گلستان شعر و ادب اروپا به بار نشسته است.