1- عضو هییت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند ، mbehnamfar@birjand.ac.ir
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند
چکیده: (5335 مشاهده)
هدف مقالۀ حاضر بررسی تطبیقی مفهوم «آزادی» از دیدگاه مولانا و مکتب اومانیسم است. هم مولوی و هم نظریهپردازان مکتب اومانیسم به آزادی نگاهی ویژه دارند؛ ولی با توجه به خاستگاه متفاوت فکری و اجتماعی، تعریف آنان از آزادی و راه رسیدن بدان متفاوت است؛ هرچند که گاهی نقاط مشترکی هم دارند.
بنابر تحقیق حاضر که بهشیوۀ توصیفی ـ تحقیقی و تحلیل محتوا انجام شده است، مولوی از منظر دینی و نگاه عرفانی به آزادی مینگرد و بهترین نوع آزادی را بندگی خداوند و حریت و رها شدن از تعلقات زندانهای درونی میداند؛ البته به ابعاد اجتماعی آن نیز توجه میکند. از نگاه عرفا و ازجمله مولانا، تا انسان به آزادی درونی نرسد، به آزادی بیرونی هم دست نخواهد یافت. اومانیستها با نگاه انسانمدارانۀ خود معتقدند آزادی انسان در طبیعت و توسط خود او بهدست میآید، نه از طریق قدرتی مافوق یا ماورائی. آنان به آزادی بیقیدوشرط انسان در حوزههای فکری، سیاسی، شخصی و بیان اعتقاد دارند و هیچ مانعی برای آن قبول ندارند.