1- دانشیار زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه فردوسی مشهد
2- دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش زبان فرانسه، دانشگاه تربیت مدرس
چکیده: (8743 مشاهده)
مولوی، شاعر صوفیمسلک، از باب آشنایی با نغمات ساز، مفاهیم متعالی تصوف را از شاهراه آلاتی بریده از اصل وجود همچون چنگ مطرح میکند؛ مفاهیمی همچون منشأ ربوبی جوشش نوا، تقدم فنا بر بقا در سلوک الهی و مسئله تقابل. لامارتین نیز بهسبب آنچه از تعالیم مذهبی مسیحیت، کتب عهد قدیم و مباحث اسطورهای آموخته است، برای رساندن این تعالیم الهی از چنگ بهره میگیرد؛ با این تفاوت که تقابل حاکم شرع و پیر چنگی (شرع و عرفان) به تقابل شاعر و حاکم جاهطلب مبدل میشود. همچنین، با نظر به تفاوتهای فرهنگی موجود، استعاره چنگ نزد دو شاعر متفاوت است. صرفنظر از مواردی که چنگ در معنای حقیقی خود در آثار هر دو شاعر بهکار رفته، در غالب موارد چنگِ لامارتین قلب انسان درحال تکامل است؛ حال آنکه چنگ در دفتر اول مثنوی به تن انسان تعبیر میشود. در این پژوهش، با تکیه بر تشابهات بدون ارتباط و قرابت معنوی در ادبیات تطبیقی، کارکرد چنگ در این دو اثر بررسی میشود.
نوع مقاله:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
آسیب شناسی مکاتب و رویکردهای ادبیات تطبیقی دریافت: 1395/12/22 | پذیرش: 1396/4/1 | انتشار: 1396/4/22