همسنجی تقابل سنت و مدرنیته در رمان های «نارنجه» اثر جوخه الحارثی و «سووشون» اثر سیمین دانشور

نوع مقاله : مروری تحلیلی

نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده زبان و ادبیات های خارجی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
2 دانشیار، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و زبان های خارجی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
3 عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان
چکیده
حقیقت آنست که تقابل سنت و مدرنیته همواره موجب پویایی جوامع گوناگون شده است؛ نویسندگانی که نسبت به میراث گذشته خود دغدغه دارند و هویت خود را در آن می­بینند، در تلاشند با اشراف کامل بر گذشته جامعه خود، عناصر مختلف را در مقابل مدرنیته قرار دهند. جوخه الحارثی نویسنده معاصر عمان و سیمین دانشور نویسنده معاصر ایرانی در آثار خود به دنبال تبیین جایگاه اجتماعی زنان و ذکر نقاط ضعف و قوت آنان در جامعه هستند. حارثی در رمان «نارنجه» با استفاده از زاویه دید اول شخص در دو زمان مختلف، داستانِ دو نسل مختلف را روایت می­کند که در بحران هویتی میان سنت و مدرنیته به سر می­برند. سووشون، رمانِ مشهور دانشور سرگذشت خانواده ایرانی است که در ز‌مان جنگ جهانی دوم حضور دارند و با لمس تبعیض در جنبه­های گوناگون، سعی می­کنند تا حد امکان به رفع آن بپردازند. در پرتو پر­رنگ بودن موضوع تقابل سنت و مدرنیته در دو رمان یاد­شده، این جستار می­­کوشد با روش توصیفی-تحلیلی از منظر تقابل سنت و مدرنیته به همسنجی رمان­های «نارنجه» و «سووشون» بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می­دهد نویسندگان به کمک شخصیت­ زن، تضاد و تقابل موجود میان سنت و مدرنیته را در موضوعاتی همچون ازدواج، خانواده، روستا و شهر به تصویر کشیده­اند. وجه اختلاف دو داستان این است که «نارنجه» رمانی است که از گذشته به عنوان سنت یاد می­کند و دوره کنونی را به عنوان مدرنیته معرفی می­کند؛ اما در «سووشون» سنت و تجدد در یک زمان به تصویر کشیده شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


Quran
Adonis. (1974). Al-Sabit wa-l-Mutahawwil [The Stable and the Changeable]. Vol. 1. Beirut: Dar al-Awda.
Stewart, W. (2007). Bereavement counseling. Psychology and Information Science, 1(1), 16-20.
Jalalipour, H. (2006). Iran: A modern but misshapen society. Baztab-e Andishe, 81, 1044-1048.
Al-Harithi, J. (2016). Narunjah [Orange]. Beirut: Dar al-Adab.
Heydari, F., & Bahramian, S. (2010). Women, domination, and submission in Zoya Pirzad's works. Andisheha-ye Adabi, 6, 126-145.
Daneshvar, S. (1970). Suvushun. Tehran: Kharazmi.
Davoudi, R. (2013). The old and new family. Maahnameh-ye Mawud, 144, 24-27.
Dahbozorgi, Z. (2002). The evil eye in Iranian beliefs and culture. Chista, 196, 450-460.
Dehbashi, A. (2004). On the Shore of the Island of Wandering: A Festschrift for Simin Daneshvar. Tehran: Sokhan.
Dehkhoda, A. A. (1997). Dehkhoda Dictionary. Tehran: University of Tehran.
Ruhalamini, M. (1997). Foundations of Cultural Studies. Tehran: Attar.
Simmel, G. (2004). The Theoretical Foundations of Modernism (Collected Articles). Translated by M. H. Hanaei Kashani, et al. Tehran: Tab’ va Nashr.
Shamisa, S. (1998). Literary Schools. Tehran: Ghatreh.
Tusi, A. (2014). Ornaments and images related to the evil eye in Iranian handwoven textiles. Negareh, 31, 76-91.
Ebbadi, S. (2007). Tradition and modernity in Iranian law. Tehran: Scientific and Cultural Assembly al-Majd.
Al-Qatari, S. M. (Bita). The traditional heritage of women's clothing in the Sultanate of Oman. Dirasat fi Athar al-Watan al-‘Arabi, 19, 13-14.
Ghanbari, A. (1999). Iran and the first wave of modernity. ‘Ulum-e Siyasi, 12, 115-143.
Cohen, B. (1994). Introduction to Sociology. Translated by M. Salas. Tehran: Tutia.
Marshall, G. (2010). The Oxford Dictionary of Sociology. Translated by H. Mishirzadeh. Tehran: Scientific and Cultural Assembly al-Majd.
Mahjub, M. J. (2003). The Book of Iranian Folklore: A Collection of Articles on the Myths and Customs of the Iranian People. Tehran: Cheshmeh.
Nuri Tabarsi, M. H. (1990). Mustadrak al-Wasa’il wa-Mustanbat al-Masa’il. Vol. 13. Qom: Al al-Bayt.
Weber, , M. (1988). Basic Concepts of Sociology. Translated by A. Sadrati. Tehran: Nashr-e Markaz.