فردوسی و شکسپیر: مطالعه تطبیقی نوتاریخ گرایانه منتخبی از شخصیت های زنان در شاهنامه و نمایشنامه های شکسپیر

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان
1 دانشیار پردیس هنرهای زیبا،‌ دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 دانشیار، دانشکده زبانهای خارجی، گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 دانشجوی دکترا زبان و ادبیات انگلیسی، پردیس البرز دانشگاه تهران، گروه زبان وادبیات انگلیسی، دانشکده زبانهای خارجی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
فاعلیتِ ادبیات در جامعه یکی از کلیدواژه­هایِ تاریخ­گرایی­نوین است. نوتاریخ­گرایان بر این باورند که ادبیات صرفاً محصول تاریخ نیست؛ بلکه خود به طور فعالانه تاریخ می­سازد. تاریخ، گفتمان‌های قدرت، بخش­های به حاشیه رانده شده­یِ جامعه، و رابطه متقابل بین ادبیات و فرهنگ از دغدغه‌های اصلی تاریخ‌گراییِ­نوین است. فردوسی و شکسپیر، اگر چه از دو فرهنگ مختلف و با فاصله شش قرن از یکدیگرند، آثارشان حائز ویژگی­هایِ مشترکِ تاریخی و ادبی است. فردوسی هم‌عصر سامانیان است؛ یعنی دوران احیایِ فرهنگ و زبان فارسی. شکسپیر نیز در دوران رنسانس می­زید که عصر تغییر در باورها، دیدگاه­ها، و جهان بینی انسان­هاست. علاوه بر این، آنها با به چالش کشیدن گفتمان‌های مسلطِ قدرت و کلیشه‌های فرهنگی درباره زنان، دیدگاه‌های جدیدی را نسبت به آنان در فرهنگ‌هایِ خود بوجود می­آورند. زنانی که مدتهاست بی­صدا یا به حاشیه رانده شده­اند، در آثار ایشان حضوری فعال دارند. زنِ منفعل، کم‌صدا و قرن­ها در حاشیه مانده­یِ ایرانی، در شاهنامه نمودی کنشگرانه نه تنها در سرنوشتِ خود، بلکه در سرنوشتِ دیگران نیز دارد. زنِ کم­صدایِ جامعه­یِ معاصر شکسپیر نیز که گناهکار انگاشته می­شود، در نمایشنامه­های شکسپیرصاحب صداست و در دنیایِ خود کنشگر است. این مقاله به نقشِ زنان در جامعه­یِ معاصر با هر دوادیب می­پردازد و دیدگاه­های آنان را نسبت به زنان درآثاری منتخب از ایشان به تصویر می­کشد. با بررسی گفتمان­های حاکم درباره­یِ زنان و واکاوی متونِ هم عصر با ایشان، و تحلیل نقش زنان در آثارشان، اینگونه یافت می شود که ایشان در آثار منتخب نگاهی متفاوت به زنان در مقایسه با گفتمان­هایِ زمانه خود داشته­اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


References:
- Abrams, M. H. 1993. A Glossary of Literary Terms, 6th Edition. Fort Worth, Harcourt Brace College Publishers.
- Bertens, Hans. 2014. Literary theory: the basics, Third edition. New York, Routledge.
- Brannigan, John.1998. New Historicism and Cultural Materialism. New York: St. Martin’s Press.
- Callaghan, Dympna. 2002. Shakespeare without women, Representing gender and race on the Renaissance stage. London and NewYork, published in the Taylor & Francis e-Library.
- Dabashi, Hamid.2019. The Shahnameh: the Persian epic in world literature. New York: Columbia University Press.
- Damrosch, David. 2003. What is World Literature. Published by Princeton University Press, 41 Wi1liam Street, Princeton, New Jersey.
- Ed. H. Aram, Veeser. 1989. Towards a Poetics of Culture, In The New Historicism. New York and London: Routledge.
- Fredowsi, Abolqasem.2007. Shāhnāmeh, translated by Dick Davis; foreword by Azar Nafisi. Published in Penguin Books.
- Greenblatt, Stephen.2005. The Greenblatt reader; edited by Micheal Payne. USA, UK: Blackwell Publishing.
- Greenblatt, Stephen. 2000. The Norton Shakespeare (ed. Stephen Greenblatt, et al(, New York: W. W. Norton.
- Greenblatt, Stephen.1980. Renaissance self-fashioning; From More to Shakespeare. Chicago & London : The University of Chicago press.
-Greenblatt, Stephen. 1988. Shakespearean Negotiations: The Circulation of Social Energy in Renaissance England. Berkeley: University of California Press.
-Howard, Jean E.; Rackin, Phyllis. 2002. Engendering a nation: a feminist account of Shakespeare’s English histories. London and New York: The Taylor & Francis e-Library.
-Jardine, Lisa. 1989. Still harping on daughters: women and drama in the age of Shakespeare. New York : Columbia University Press.
The Noldeke, the Iranian National Epic, Bombay 1930, pp. 88-89.
Omidsalar, Mahmoud. 1994. “Notes on Some Women of the Shahnameh”. Name-ye-Iran-e Bastan, vol.1, No.1. California state university, Los Angeles.