عناصر تراژیک در داستان‌های سیاوش و فرودِ شاهنامه

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سمنان
2 استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سمنان
3 استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران
چکیده
تراژدی در شکل اصیل یونانی خود، به‌صورت نمایش روی صحنه اجرا می­شد. ارسطو از نخستین کسانی بود که درباره تراژدی در کتاب فن شعر به‌طور فنی و دقیق بحث کرد و آن را از انواع شعر دانست؛ به‌شکلی که تقلید کردارهای مردم باشد و آن­ها را از آنچه هستند، برتر نشان بدهد. همچنین ارسطو درباره ویژگی­های صحنه و بازیگران تراژدی توضیحات کاملی داد. در روم باستان، تراژدی­هایی خلق شد که صرفاً برای اجرا روی صحنه نوشته نشده بود. به همین ترتیب، در دوران قرون‌وسطی و رنسانس، «نمایشی بودن» اصلی‌ترین عنصر در بررسی آثار تراژیک شمرده نمی‌شد؛ تا جایی که در دوران معاصر، ویژگی­های تراژدی در رمان­ها و منظومه­های شعر نیز قابل بررسی است.

شاهنامه­ی فردوسی ـ اثر منظوم حماسی ـ دارای داستان­هایی است که می­توان آن‌ها را تراژدی نامید؛ داستان­هایی که قهرمانانی دارد، به فاجعه ختم می­شود، ذهن انسان را درگیر موضوع فلسفه زندگی می­کند، رقت قلب می­آورد و باعث پالایش روح می­شود.

مؤلفان این مقاله برآن‌اند تا به جست‌وجوی عناصر کلیدی تراژدی یونانی در دو داستان تراژیک شاهنامه­ی فردوسی یعنی داستان سیاوش و فرود بپردازند. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره­گیری از مطالعات تطبیقی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می­دهد این دو داستان مصداق کامل تراژدی یونانی نیستند و در این راستا مهم­ترین وجه افتراق، شکل روایی داستان­های شاهنامه است که با شکل نمایشی تراژدی یونانی هماهنگ نیست. اما به‌لحاظ ویژگی­های محتوایی، این دو داستان در بسیاری از موارد با عناصر کلیدی تراژدی، در نوع یونانی خود، همپوشانی دارند؛ از این رو می­توان این دو داستان را تراژدی دانست.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


shahnameh
woman in shahnameh
Siavash in fire
shahnameh and literature