تحلیل تطبیقی بازنمایی طبیعت و نمادپردازی‌های مرتبط در شعر فرخی سیستانی و دو فو

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان
1 دانشگاه تربیت مدرس
2 دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
شعر، به‌دلیل ایجاز زبانی و قابلیت‏های بازنمایی تصاویر با نمادپردازی و بهره‏مندی از عناصر خیال، بستر مناسبی برای تحلیل تطبیقی نظام‌های زیباشناختی و فرهنگی به‌شمار می‌رود. از آنجا که در بسیاری از سنت‌های شعری، به‌ویژه در حوزه‌های کلاسیک، طبیعت به‌عنوان عنصری زیباشناختی و نمادین نقش برجسته‌ای دارد، مطالعۀ تطبیقی تصویرپردازی طبیعت در سنت‌های شعری مختلف می‌تواند به شناخت مؤلفه‌های فرهنگی و زیباشناختی آن‌ها یاری رساند. پژوهش حاضر به بررسی نحوۀ بازنمایی عناصر طبیعی در اشعار دو شاعر شاخص از دو نظام ادبی و فرهنگی متفاوت—فرخی سیستانی از ایران و دو فو از چین—می‌پردازد. انتخاب این دو شاعر به‌دلیل جایگاه ممتاز آن‌ها در ادبیات کلاسیک و همچنین حضور پررنگ عناصر طبیعت در شعر ایشان صورت گرفته‌است. با وجود تفاوت‌ها در زمینه‏های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و... هر دو شاعر از عناصر طبیعی بسیار بهره برده‏اند که برخی از آنها چون «خورشید»، «ماه» و «گل» و مانند آن از نظر بسامد شاخص‏تر است، و می‏تواند برای این پژوهش تطبیقی از زاویه بلاغت ادبی و عناصر زیبایی‏شناسی در شعر مورد مطالعه قرار گیرد. دو فو از طبیعت به‌عنوان ابزاری برای بازتاب اندوه، ناپایداری و تجربه‌های فردی–اجتماعی بهره می‌گیرد؛ در حالی که فرخی طبیعت را در خدمت ساخت تصویری باشکوه از نظام سلطنتی و به عنوان ابزاری برای پربار کردن مضمون مدح  به‌کار می‌برد. این مقاله تلاش دارد با تکیه بر خوانش دقیق و تحلیل تطبیقی، نشان دهد که بازنمایی طبیعت چگونه می‌تواند بازتابی از نگرش فرهنگی، جهان‌بینی و ساختار عاطفی در دو سنت شعری متمایز باشد.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات