1- دانشیار ادبیات تطبیقی، دانشگاه شیراز، فارس، ایران
2- دانشآموختۀ کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی، دانشگاه شیراز، فارس، ایران
چکیده: (16207 مشاهده)
مولانا جلالالدین و والت ویتمن را میتوان از بزرگترین و تأثیرگذارترین شاعران جهان به شمار آورد. نیکلسون، مولانا را بزرگترین شاعر عارف دوران معرفی میکند و سازمان ملل سال 2007م را به نام مولوی نامگذاری میکند. والت ویتمن نیز گرایشی عارفانه داشت و پدر شعر نو آمریکا لقب گرفته است و در کنار امرسون و تورو، ستون سوم تثلیث جنبش «تعالیگرایی ادبی» را شکل میدهد. با وجود تفاوتهای زبانی، فرهنگی، زمانی و مکانی، هر دو شاعر زبان و نطق را برای بیان مفاهیم متعالی و معنوی ناتوان میبیند و ناگزیر مخاطب را به سکوت و خموشی دعوت میکنند. بدون شک، دو شاعر در بنمایۀ «سکوت» تفاوتهایی نیز با هم دارند که ریشه در فرهنگ و زبان آنها دارد. مولانا بیپروا به نفی زبان پرداخته تا جایی که تعدادی از غزلیات وی به خموشی ختم میشوند. ویتمن نیز جستهوگریخته از خموشی دم میزند، اما «خموشی» وی نه در کلام، بلکه در دعوت برای یکیشدن با طبیعت است. نگارندگان این مقاله برآنند تا با استفاده از نظریۀ «تشابهات بدون ارتباطات» و «قرابت معنوی» فرهنگها در قلمرو ادبیات تطبیقی به بررسی بنمایۀ سکوت و خموشی در اشعار این دو شاعر بپردازند.
نوع مقاله:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
استعارهشناسی تطبیقی دریافت: 1393/3/12 | پذیرش: 1393/6/30 | انتشار: 1394/7/1