1- دکتری زبان و ادبیّات فرانسه، گروه زبان و ادبیّات فرانسه، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، (نویسندۀ مسئول). ، taherehesarlou@gmail.com
2- کارشناس ارشد حقوق بینالملل، حوزۀ علمیه قم، قم، ایران.
3- کارشناس ارشد کارگردانی تاتر، هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده: (2118 مشاهده)
ادبیات تطبیقی به سازوکار و تأثیر و تأثر پیوندهای ادبی می پردازد. فرانسوا موریاک و جلال آل احمد شرایط بغرنج زنان را به تصویر می کشند. هر دو نویسنده با انتقاد از معضلات جامعه و قوانین محدودکننده ای که زنان را مطیع و وابسته می سازد، جامعۀ آرمانی خود را ترسیم می کنند. خواننده به تدریج با گذشته و حال قهرمان داستان آشنا میشود و آینده ای مبهم و آکنده از تشویش و نگرانی را برایشان پیش بینی می کند. مقالۀ حاضر به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به بررسی مقایسه ای و تطبیقی ترز دسکیرو اثر موریاک و زن زیادی اثر آل احمد بر اساس رویکرد مکتب واقع گرایی اجتماعی می پردازد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که شخصیت های اصلی این دو اثر زنانی اند که در جامعۀ مردسالار تحت ستم هستند؛ این جوامع با نگاهی تحقیرآمیز به آزادی، آرزوها، علایق و امیال زنان می نگرند و حق و حقوق آنان را پایمال می کنند. هر دو نویسنده با به تصویر کشیدن ستمی که از سوی مردان و جامعه بر زنان روا می شود، نگاه جامعه را به مسائل و مشکلات این نیمۀ فراموش شده معطوف می کنند، ارزشهای نامتعارف جامعه را زیر سوال برده و جامعه را به تجدید نظر دربارۀ زنان فرا می خوانند.