motagizadeh I, Hajikhani A, Modiri S. Translation Quality Assessment Wisdoms of the Nahj al-Balagha based on Carmen Garces model (Shahidi and Dashti translations as case study). CLRJ 2021; 9 (2) :53-87
URL:
http://clrj.modares.ac.ir/article-12-52463-fa.html
1- استاد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران ، motaghizadeh@modares.ac.ir
2- دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3- کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده: (2413 مشاهده)
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغههای اصلی مترجمان و منتقدان بودهاست؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیشتری مییابد و شاهد ترجمههای متعدد از آنها هستیم. بدون شک، هر ترجمهای از ویژگیهای مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگیهاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمهای کامل و مطلوب داشتهاند. این تلاشها و ارزیابیها سبب پیشرفت در امر ترجمه میشوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شدهاست، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمتهای نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفههای این نظریه، کدامیک از ترجمهها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیشتری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگیهای مثبت بیشتر و ویژگیهای منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگیهای هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیشتری برخوردار است. بهعلاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
نوع مقاله:
توصیفی و نظرسنجی |
موضوع مقاله:
ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه دریافت: 1400/2/22 | پذیرش: 1400/3/16 | انتشار: 1400/6/10