استادیار گروه پژوهش هنر دانشکده هنر دانشگاه سمنان ، f.afarin@semnan.ac.ir
چکیده: (2250 مشاهده)
در این مقاله تلاش براین است با روش توصیفی–تحلیلی به سوال اصلی پاسخ داده شود: نظر کانت درباره جایگاه شعر در میان هنرهای زیبا چه وجوه اشتراک و افتراق و همخوانیهایی با رأی باومگارتن دارد؟ هدف مقاله روشنکردن دلایل درنظرگرفتن ِشعر به منزله برترین هنر نزد یکی از پیروان اصالت عقل و مقایسه آن با نظر کانت است. باومگارتن در عصر روشنگری شعر را به منزله گفتار و خطابه کامل حسی در نظر میگیرد. او بر آوا، غنای کلام و اثرگذاری آن بر تأثرات و عواطف و فرمگرایی و کمال حسی تأکید میکند. وی، هماهنگی اندیشهها به صورت مجزا از ابزار بیان، هماهنگی اندیشهها و ابزار بیان، همچنین نظم و هماهنگیِ نشانههای ابزار بیان را سه منشأ زیبایی شعر میخواند. باومگارتن، به کمال درجه ادراک حسی در مواجهه با زیبایی میپردازد. کانت علاوه بر تمایز شعر از خطابه به دو نوع زیبایی در شعر یعنی: زیبایی آزاد معطوف به هماهنگی، وزن و ریتم یا آوای واژگان و زیبایی وابسته در ارتباط با علاقه عقلی اشاره میکند. از نظر وی زیبایی شعر به منزله زیبایی آزاد رها از مفهوم کمال و نیز صورت آن، برانگیزنده بازی آزادی است که بین حس و فاهمه در میگیرد. در نظر باومگارتن با مفهوم کمال حسی در شعر، جایی برای بازی آزاد قوا باقی نمیماند.
نوع مقاله:
پژوهشی کیفی |
موضوع مقاله:
بررسی تطبیقی متون و ادبی با هنرهای زیبا دریافت: 1399/5/5 | پذیرش: 1399/10/10 | انتشار: 1399/11/10