1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده: (10147 مشاهده)
حکایت رابعه، دختر کعب، از الهینامة عطار نیشابوری، در بین دهها حکایت این شاعر و نویسنده صاحبنام، ازجمله معدود حکایتهایی است که حائز ویژگیهای نمایشی است. این ویژگیها که نشأتگرفته از بهرهگیری عطار از تصویر و نمایش بهجای نقل و توصیف صرف است، به این متن ارزش نمایشی بخشیده است و وجود عناصری چون کشمکش، گرهافکنی، بحران، گرهگشایی، شخصیتپردازی و صحنهپردازی در بطن ساختار داستانی منسجم و مناسب، همچنین درونمایه ارزشمند و اخلاقی، آن را به متنی مبّدل ساخته است که میتوان از آن در ساخت نسخهای نمایشی (تئاتری) بهره گرفت. مقاله حاضر با دیدگاه ادبیات تطبیقی و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین جنبههای نمایشی این حکایت براساس عناصر تراژدی ارسطویی برگرفته از کتاب فن شعر، میپردازد و ظرفیتها و جنبههای نمایشی این حکایت کهن ادبی را برای تبدیل به نمایشنامهای جذاب و تأثیرگذار، به مخاطبان نشان میدهد. علاوه بر آن میکوشد با ارائه تصویری دقیق از عناصر تئاتر ارسطویی، برداشت نسبتاً جامعی درباره خصوصیات این نوع تئاتر به مخاطب ارائه نماید.
دریافت: 1392/8/23 | پذیرش: 1394/3/27 | انتشار: 1395/3/1