گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر
چکیده: (9419 مشاهده)
هانس کریستیان آندرسن از نظر بازۀ زمانی، با محمّد بن ملک داد، معروف به شمس تبریزی، فاصلۀ بسیار زیادی دارد؛ امّا پارهای خصوصیّات و ویژگیهای رفتاری و اخلاقی این دو، همچنین شیوۀ بیان این دو نویسنده، بسیار به هم نزدیک است. این همسانی و مشابهتها، زمانی جالب توجّهتر میشود که بدانیم در آثار هر دو نویسنده، «جوجه اُردکی»، حضور دارد. جوجه اُردکی که در راه شناختِ «خود»، دچار «فرآیند فردیّت» می-شود. سئوال اصلی این نوشته آن است که آیا میان جوجه اُردک شمس تبریزی با جوجه اُردکِ زشت آندرسن، رابطهای وجود دارد؟ یا وجود و حضور این موضوع، (جوجه اُردک فردیّت یافته)، در آثار دو نویسنده، امری کاملاً اتّفاقی و از باب توارد و تصادف است؟ این نوشته به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانهای فراهم آمده است. یافتههای این بررسی، نشان میدهد، اگرچه به صورت قطع و یقین، نمیتوان در مورد دسترسی آندرسن به مقالات شمس تبریزی، حکم داد؛ امّا پارهای از قراین و شواهد؛ شائبۀ توارد و تصادف از این مطالعه را برطرف و این بررسی را در دایرۀ مُطالعات تطبیقی قرار میدهد و علیرغم نزدیکیهای آشکار و مشابهتهای فکری که درونمایۀ این دو داستان را شکل میدهد؛ تفاوتهای زیادی هم در مسیر پیمودن فرآیند فردیّت، به چشم میخورد. آنچه در این مطالعۀ تطبیقی، بسیار مُهمّ است، آن است که بدانیم حقّ تقدّمِ طرح موضوع این قصّۀ مشهور- که آوازۀ جهانی دارد- از آنِ شمس تبریزی است و نه هانس کریستین آندرسن دانمارکی.
نوع مقاله:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
آسیب شناسی مکاتب و رویکردهای ادبیات تطبیقی دریافت: 1396/2/2 | پذیرش: 1396/8/10 | انتشار: 1396/11/1