1- دانشجوی دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان، دانشکده علوم انسانی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران. ، bakashirin@yahoo.com
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد کاشان.دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران.
3- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد یزد.دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
چکیده: (8154 مشاهده)
مضمون شعر سبک اصفهانی و هندی در نهایت دقّت، انتخابشده است و چون شعر سعدی و حافظ، انسان را به فکر کردن فرونمیبرد. چنین سبک شعری باارزشهای ادبی ایران تاریخی در دورههای خراسانی و عراقی سنخیّت ندارد، از سوی ادیبان و شاعران دوره بعد و نیز از سوی تذکرهنویسان مورد توجّه واقع نشد و در تذکرهها نوشتند از دهها هزار بیت صائب چند بیت او به دشواری انتخاب شد و همینکه تا امروز شعر بیدل برای استادان و دانشجویان ایرانی ناآشناست به شگفتی نامأنوس شعر او برمیگردد. بدینجهت تحقیق حاضر تا حدودی میتواند تمایزها و تفاوتهای سبکهای اصفهانی و هندی و دو نماینده این دو سبک یعنی صائب و بیدل را روشن و مشخّص نماید. بر همین مبنا مقالۀ پیشِ رو با بررسی و تحلیل دو سبک مذکور، فرضیههای زیر را اثبات مینماید؛ اکثر منتقدان ادبی، سبک هندی و اصفهانی را یکی دانستهاند و وجوه مشترک فراوانی برای آنها ذکر کردهاند، امّا با اندکی درنگ میتوان دریافت که این دو سبک باوجود ویژگیهای مشترکِ فراوان، کاملاً بر هم منطبق نیستند. توجّه به سه عنصر زبان، زمان و مکان در شعر صائب و بیدل نمایانگر تفاوتهای شعری این دو شاعر و اثبات همسانی سبکی آنهاست.
نوع مقاله:
پژوهشی کیفی |
موضوع مقاله:
پژوهشهای تطبیقی دریافت: 1397/9/27 | پذیرش: 1397/11/24 | انتشار: 1398/6/10