1- عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ، najmeh@dorri.org
2- دانشگاه تربیت مدرس
چکیده: (6456 مشاهده)
تعامل میان ادبیات دربین ملتها از طریق مفاهیم مشترک و تأثیرپذیری شاعران در آثار ادبی ازهم درحوزۀ ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار میگیرد. بخشی ازشعرمعاصر در جامعه امروز برخواسته از زندگی اجتماعی است و تأثیر پذیری ازفرامتنهای شعری در محیطهای اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی حاکم بر جامعه است. شاملو، پلالوار و هیوز شاعرانی هستند که از سه فرهنگ متمایز و در قرنی مشترک و البته در محیط جغرافیایی متفاوت به شاعری میپردازند؛ زمینههای اصلی شعر این سه متأثر از زندگی اجتماعی است و هرسه در دورهای از زندگی شعریشان به جریانهای چپ گرایش داشتهاند و همین گرایشها مضامین مشترکی را در شعر ایشان پدید آورده است. مضامینی همچون آزادی ، عدالت ، ظلم ستیزی ، استبدادستیزی، توجه به وضعیت زندگی کارگران،بازنمود آموزه های مارکسیستی و یاد مبارزانی که در راه این اهداف تلاش میکردند از جمله این اشتراکات است. به طوری که شعرآنها نمایانگر وضعیت و بحرانهای جامعه خود و جهان است. این پژوهش به شیوه توصیفی ، تحلیلی دیوان شاعران مورد بحث را برای استخراج این مشابهتها و نقد و تحلیل آن برمبنای جامعهشناسی ذوق ادبی و هنری ایشان بررسیده است.