گروه زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، ص.پ 3697 - 19395، تهران، ایران.
چکیده: (8990 مشاهده)
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دو اثر نمایشی (افول اثر اکبر رادی و دشمن مردم اثر هنریک ایبسن) بر اساس نظریههای فرانسوا یوست (2001-1918) درباره بن مایهها، تیپهای شخصیتی و مضامین ادبی و نظریه اقتباسِ لینداهاچن میپردازد. با بررسی مضامین و تیپ شخصیتهای این دو اثر درمییابیم که این آثار دارای مضامین و تیپ شخصیتی کم و بیش یکسانی هستند و اما رادی نمایشنامه خود را رنگ و بویی محلی داده است و این از رهگذر تفاوتهایی است که او در اثر خویش خلق میکند. موضوعاتی چون مخالفت طبقات قدرتمند و مالکین با هر نوع تغییر در عموم مردم، اصرار افراد روشنفکر بر عقاید و ایدهآلهای خود، خیانت نزدیکان به جریان روشنفکری، آلت دست بودن عموم مردم، وفاداری همسران و در نهایت شکست روشنفکران در هردوی آین آثار مشاهده میشود. اکبر رادی با اقتباس قیاسی از پیرنگ نمایشنامه دشمن مردم و با دمیدن روح و فضای محلی به آن، نمایشنامهای وطنی خلق میکند که بیش از هرچیز، برای خوانندگان خود با داشتن و یا نداشتن آگاهی از بینامتنیت اثر ـ هرچند که در اقتباس قیاسی از اهمیت زیادی برخوردار نیست ـ اثری میآفریند که در عین زمانی ـ مکانی بودن، متعلق به هرزمان و مکانی است.
نوع مقاله:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
آسیب شناسی مکاتب و رویکردهای ادبیات تطبیقی دریافت: 1395/11/8 | پذیرش: 1397/9/24 | انتشار: 1397/9/24