دوره 3، شماره 2 - ( 1394 )                   جلد 3 شماره 2 صفحات 156-131 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشیار پژوهش هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3- کارشناس ارشد پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده:   (10175 مشاهده)
یکی از مهم­ترین ویژگی­های نقاشی و نگارگری ایرانی، پیوند با ادبیات فارسی است که به شکل‏گیری زبان مشترک و موضوعات مشابه در این دو حوزۀ هنری منجر شده است. هرچند از دورۀ زندیه، به‌ویژه از اواخر آن، به دلیل تأثیرپذیری نقاشان از هنر اروپایی و ضعف نسبی شعر فارسی، پیوندهای میان این دو رو به گسست نهاد، اما طی 37 سال سلطنت فتحعلی‎شاه قاجار (1213‌- 1176ق)، زمینۀ شکوفایی و همگامی تازه­ای بین شعر و نقاشی به وجود آمد. از‌این‌رو، نگارندگان در این پژوهش با رویکرد بینارشته‏ای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، ضمن توجه به شاخصه­های اشعار دورۀ دوم جریان بازگشت و نقاشی­های پیکرنگاری درباری، پیوندهای زیبایی­شناختی میان این دو حوزۀ هنری را بررسی و عوامل شکل­گیری و شکوفایی نسبی­شان در دورۀ فتحعلی‏شاه قاجار را تبیین کرده‏اند. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که آیا همچون گذشته می­توان در تصاویر و اشعار این دوره، ویژگی­های مشترکی یافت که از قواعد و پیوندهای زیبایی‏شناختی خاصی پیروی کرده باشند؟ نتایج تحقیق نشان می‏دهد که نقاشان با استفاده از الگوها و معیارهای زیبایی­شناسانۀ ادبی و با بهره‌گیری از نگاه انسان­مدارانه غربی، باستان­گرایی و نیز با استفاده از موضوعات جدید، به بازنمایی تصویرسازی­های شاعرانه و توصیفات اشعار عاشقانه پرداخته­اند. به بیان دیگر، آن‌ها از طریق شکل و صورت، میان متن و تصویر ارتباط برقرار کردند، نه بر‌اساس بازنمایی موضوعات و نمایش مفاهیم متعالی و مثالی. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناخت پیوندهای زیبایی­شناختی مشترک در شعر دورۀ بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری، با توجه به نقش فتحعلی شاه در فراهم آوردن زمینۀ مساعد در راستای همگامی این دو حوزۀ هنری است.  
متن کامل [PDF 924 kb]   (3103 دریافت)    

دریافت: 1393/3/13 | پذیرش: 1393/9/18 | انتشار: 1394/7/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.