جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای غلامعلی زاده
دوره ۷، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۳۵)- ۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانه نفی جمله در جملات پرسشی بلی ـ خیر در گویش دشتستانی میپردازد. در این گویش، نشانه نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متممهای گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی ـ خیر قرار میگیرد. بر این اساس، با ارائه شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسلهمراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامه کمینهگرای چامسکی (۱۹۹۵؛ ۲۰۰۱) تببین میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نشانه نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متممهای گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروههای جداگانهای تولید شده و با فعل در رابطه مطابقه شرکت میکنند. در جملات پرسشی بلی ـ خیر، نشانه نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هسته گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت میکند و در جایگاه هسته گروه متممنما قرار میگیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید میکند.
فواد عبدالله زاده، جواد غلامعلی زاده، رقیه محمودی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
بررسی تطبیقی نظریههای نقدی شاعران معاصر عرب و ایرانی میتواند جایگاهی خاص در تحلیلهای ادبی داشته باشد. بهطور کلی نظریههای نقدی نوین شعری، متأثر از مبادی فکری فلسفههای معاصر آلمان و فرانسه است. ادونیس و شفیعیکدکنی دو تن از شاعرانِ ناقد تأثیرگذار هستند که با درایت خاصی مفاهیم و مولفههای شعری را در مقالات و کتابهای نقدی خوب به بحث گذاشته اند. پژوهش حاضر آرای نقدی این دو شاعر معاصر را با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی در حوزههای تعریف شعر، زبان و موسیقی شعر مورد واکاوی قرار دادهاست. از نتایج گرفته شده پژوهش این است که این دو منتقد خاستگاههای فکری مشترک و در نتیجه برخی دیدگاههای نقدی مشابه دارند؛ ولی رهیافتهای نقادانه آنان به لحاظ روششناسی و هم به لحاظ عمق فکری متفاوت جلوه می کند. ادونیس در قیاس با کدکنی نگاهی ژرفتر، منسجمتر به مقولههای شعری و زبان شاعرانه دارد.
دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده
الگوی ون لیوون (۲۰۰۸) تحت عنوان «بازنمایی کنشگران اجتماعی»، الگویی در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، و ابزاری برای پژوهشگران است تا کشف کنند کارکردهای اجتماعی که در لایههای زیرین گفتمان لانه گرفتهاند، چگونه در لایههای زبرین بازنمایی میشوند. در این پژوهش، داستان «آل» نوشتۀ محمد بهمنبیگی، بهعنوان گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان، در چهارچوب الگوی یادشده بررسی میشود. در این مسیر معلوم میشود که نویسنده چگونه از نامدهی و طبقهبندی کنشگران اجتماعی برای بیان دیدگاههای خود استفاده کرده و آیا نامدهی و طبقهبندی کنشگران میتواند دیدگاه عشایر را در دورهای که هنوز سوادآموزی به ایل راه نیافته بود، نسبت به آنان روشن کند؟ نتایج پژوهش نشان داد که بازنمایی کنشگران در داستان «آل» هدفمند و در جهت کنترل دیدگاههای اجتماعی است. نویسنده با استفاده از مؤلفههای نامدهی و طبقهبندی، دیدگاه خود را با شیوهای پوشیده بیان کرده و ستم جامعه به زن را بهتصویر کشیده است. نویسنده از طرفی با بازنماییهای عام، زنان ایل را بهعنوان کنشگرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی میکند و از طرف دیگر با بازنمایی خاص، آنها را با هویتی مستقل و متمایز نشان میدهد. ارزشدهی مردان ایل مثبت و بیانگر دیدگاه عشایر نسبت به جنس مذکر است، اما ارزشگذاری زنان با توجه به موقعیت اجتماعی حاکم بر متن، سیال است. نویسنده با استفاده از مؤلفۀ هویت درهمی، شخصیت اصلی داستان را زنی درگیر در فعالیتهای متضاد معرفی میکند تا هنجارهای اجتماعی را بهچالش کشد.
دوره ۹، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۷ )
چکیده
در فرآیند یادگیری زبان دوم، خطا پدیدهای است رایج و قابل پیشبینی. تداخلهای زبانی دستهای از خطاها محسوب میشوند که حاصل انتقال دانش زبان مادری به زبان مقصد میباشند. تحقیق حاضر که در چارچوب «تحلیلخطا» و بر اساس طبقهبندی براون (۲۰۰۷) از خطاها صورت گرفته است، بر آن است تا خطاهای نحوی ناشی از تداخل دو زبان کردی کلهری و فارسی معیار را در گفتار دوزبانههای کردزبان و فارسیزبان مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد. بدین منظور، از بین خطاهای گفتاری، خطاهای نحوی و از بین آنها خطاهای ناشی از تداخل بین زبان اول و دوم مورد بررسی قرار گرفت. رویکرد این پژوهش تلفیقی (کمّی/ کیفی) میباشد. نمونه آماری شامل ۱۷۰ دختر و پسر دوزبانه ساکن شهر کرمانشاه است که به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. پس از تحلیل خطاها، نتایج پژوهش نشان داد که خطاها به ترتیب درصد فراوانی عبارتاند از: خطای کاربرد نادرست اجزای فعل مرکب، خطای حروفاضافه، خطای ترتیب اجزای جمله، خطای حرف نشانه «را»، خطای کاربرد فعل نامناسب، خطای استفاده از «ی» زائد، خطای حروف ربط و خطای استفاده از ضمیر نامناسب. با اتکا به نتایج تحقیق حاضر، میتوان راهکارهای آموزشی را برای معلمان، برنامهریزان درسی، طراحان آزمونها و زبانآموزان بهمنظور کاستن مشکلات یادگیری زبانفارسی در مناطق کردزبان ارائه داد.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۲۸ )
چکیده
الشعر التعلیمی الذی یهدف إلی تعلیم الناس شؤونَ دنیاهم وأخراهم، واحد من الأقسام الأربعه للشعر فی الأدب العالمی وله خصائص موضوعا وصوره بحیث تمیزه من بقیه الأنواع الشعریه. هذا وسابقه الشعر التعلیمی فی أکثر الملل عریق فی القدم إلا أنه یوجد خلاف بین مؤرخی الأدب حول نشأه الشعر التعلیمی فی الأدب العربی.
هذا البحث یهدف إلی أن یبین خصائص الشعر التعلیمی وقیمته الفنیه من جانب، وقضیه نشأته فی الأدب العربی ودراسه الآراء الموجوده بهذا الصدد من جانب آخر.