دوره 12، شماره 2 - ( 1403 )                   جلد 12 شماره 2 صفحات 71-43 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکترای زبان و ادبیات عربی ، elahe.mokhtari69@khu.ac.ir
2- استاد دانشگاه تهران
3- دانشیار دانشگاه خوارزمی
چکیده:   (231 مشاهده)
خداوند برای اینکه آدمی بتواند سرنوشت همه انسان‌ها را ببیند، توصیه به سفر فرموده است تا آنجا که می‌گوید «قل سیروا فی الأرض» دنیا آنقدر بزرگ و آدمیزاد آنقدر گونه‌گونه است که هر انسانی را محو آفرینش جهان می‌کند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر روش نقد ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی، به مقایسه دو سفرنامه از احمد فارس شدیاق و محمد ابراهیم باستانی پاریزی بپردازیم. از نظر اسلوب نگارش نیز با هم تفاوت‌هایی دارند؛ به نظر می‌رسد باستانی پاریزی در کتاب خود با بهره گرفتن از شوخی، حکایت، خاطره، شعر و ضرب المثل متن خود را زیباتر و ساده تر کرده است که اصولا به کارگیری این سبک، باعث می شود مخاطب سفرنامه وی، از خواندن خسته نشود و شیفته تر از سفرنامه را دنبال کند. هدف اصلی وی از انتخاب این سبک، مخاطب محوری  و تلطیف واقعیت های خشک و بی روح سفر و حوادث آن و تبدیل آنها به متنی ادبی تر و جذاب تر برای مخاطب بوده است. در مقابل به نظر می‌آید در مورد برخی موضوعات، فقط شدیاق است که سخن به میان آورده، مثل مسئله زنان و حجاب، استخدام اعداد و ارقام، وصف دقیق و با جزئیات معماری ها، سبک گزارش گونه سفرنامه که باعث می‌شود سفرنامه وی بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. به نظر می رسد این تفاوت در ایدئولوژی این دو نویسنده به نوع جهان بینی آنان برمی گردد که هر کدام چه مسائل برایشان با ارزش‌تر و کم ارزش تر است.
متن کامل [PDF 854 kb]   (75 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی
دریافت: 1402/12/1 | پذیرش: 1403/5/20 | انتشار: 1403/6/24

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.