زارعی فرزانه، صدیقی بهار، حیدریان شهری احمدرضا، یاحقی محمد جعفر. خوانش تطبیقی سیمای زن قهرمان بر بنیاد نظریه ی لرد راگلن خوانش اسطورهبنیاد دو روایت «تیامات-مردوک» و «ارنواز، شهناز-فریدون». پژوهش های ادبیات تطبیقی. 1401; 10 (1) :77-102
URL: http://clrj.modares.ac.ir/article-12-54021-fa.html
1- دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
2- استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد ، seddighi@ferdowsi.um.ac.ir
3- دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
4- استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده: (1967 مشاهده)
تحلیل اسطورهشناختی خویشکاریهای قهرمانان در داستانها، بیانگر حقایق تازهای دربارهی نهاد بشر و علایق و آرزوهای وی است. زن قهرمان در قالب نمود اساطیری آنیکی از مهمترین انواع شناخت اساطیری در جوامع کهن مادر تبار است که ارزش شایانی در پژوهشهای تاریخی، ادبی، روانشناختی و اسطورهبنیاد دارد. در این جستار اهمیت زن و نقش ویژه او در شکلگیری روایتهای اسطوره و همچنین پیوند آن با سازههای طبیعت آغاز یعنی آب، خاک، گیاهان و درختان... نقد و بررسی میشود. هدف این پژوهش بررسی، نقد و تحلیل اسطورهگرای زن قهرمان در دو روایت اسطوره ای تیامات و مردوک وشهنواز و ارنواز و فریدون با تکیهبر نظریه راگلن میباشد. نگارندگان در این پژوهش کوشیدهاند تا با شیوه نقد اسطوره گرا وتفسیر تطبیقی کهنالگوی زن قهرمان در دو روایت اساطیری «تیامات – مردوک» و «شهناز -ارنواز و فریدون» بپردازند و همچنین به پیوند مشترک این دو روایت با سازههای طبیعت اشاره نمایند. برآیندنهایی پژوهش حاضرتاکید کننده این باور است که هر دو روایت در یک خویشکاری بنیادین با آب، بهعنوان اساسیترین عنصر هستی پیوند خوردهاند. در هردو روایت زن قهرمانان: تیامات در اساطیر میانرودان و شهناز و ارنواز در اساطیر ایران همان خدا بانوان آب و در حقیقت مادران ازلی هستند که آفرینش همه جانداران از آنها صورت میپذیرد. نقش خدای نرینه در قالب فریدون و مردوک نمودی کم رنگ تر دارد. آنچه در هر دو روایت ملموس و و قابل مشاهده میباشد؛ این است که ژرفساخت هر دو روایت رهاسازی آب و فزونساخت فراوانی و باروری در دو سرزمین ایران و میانرودان است
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
پژوهشهای تطبیقی دریافت: 1400/4/20 | پذیرش: 1401/3/21 | انتشار: 1401/3/10