1- گروه زبانهای خارجه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران ، maryam.sharif@khu.ac.ir
2- گروه زبان فرانسه، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
چکیده: (2798 مشاهده)
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر نظامهای جنسیتی مردسالار بر مطالبات زنان در فرهنگهای گوناگون است. پرسش این است که آیا ساز وکار این نظامها در جوامع متفاوت بهگونهای مشابه عمل میکند و منجر به نتایج یکسانی میشود؟ نکات اشتراک یا افتراق مطالبات زنان در راستای نیل به برابری مدنی و سیاسی با مردان در فرهنگهای مختلف کداماند؟ دراین راستا با تکیه بر خوانشی موسّع از نظریّۀ فمینیستی، با توجه به نظریّه سلطۀ مردانه بوردیو و در چارچوب بایستههای ادبیات تطبیقی، نوشتههای دو نویسندۀ زن از دو فرهنگ ایرانی (عالمتاج قائممقامی) و فرانسوی (کنستانسدوسَلم) انتخاب شدند. مطالعۀ مضمونی آثار و اندیشههای ایشان در دو جامعۀ در حال گذار (انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب 1789 فرانسه) به روشی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به ابزار اسنادی- کتابخانهای، حاکی از این است که سلطۀ مردانه، فارغ از تفاوتهای فرهنگی و خاستگاههای سیاسی و جغرافیایی، مطالبات مشترکی را در راستای رفع تبعیض از زنان در خانواده، نظام آموزش و نیز سیاست شکل دادهاست.