1- استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
2- دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
3- . استادیاردانشگاه آزاد اسلامی قائمشهر، گروه زبان و ادبیات فارسی، قائمشهر، ایران
چکیده: (9275 مشاهده)
زمان، مفهومی انتزاعی است که در کنار مفاهیم دیگر مانند مکان و انسان قرار میگیرد. زمان در تجربهی انسانی، دو بعد دارد: زمان بیرونی و زمان درونی. زمان بیرونی همان زمان واقعی است که انسان از تغییر حوادث آن ناتوان است؛ اما زمان درونی، زمانی است که ساخته و پرداخته ذهن آدمی است. این پژوهش، مفهوم زمان در سرودههای محمود درویش و قیصر امینپور را بررسی میکند تا بهرهمندی این دو شاعر را از عنصر زمان، مشخص کند.
این مقاله در آغاز، به تعریف لغوی زمان و دیدگاههای مهمی که دربارهی زمان، بیان شده است پرداخته است؛ سپس با ارائه تعریفی از زمان بیرونی و زمان درونی، اندیشههای این دو شاعر را در باب عنصر زمان بررسی میکند. این پژوهش نشان میدهد که محمود درویش و قیصر امینپور برای رسیدن به جاودانگی و گریز از مرگ، به شیوههایی مانند بازگشت به گذشته، اسطوره و عشق، پناه بردهاند، که این امر بیانگر نگاه مشترک این دو شاعر به عنصر زمان است.
دریافت: 1394/5/7 | پذیرش: 1394/11/25 | انتشار: 1395/5/1