1- دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری
2- دانشیارزبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری ، m.alavi2007@yahoo.com
3- دانشیارزبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری
چکیده: (775 مشاهده)
ژانرجنگ، نوعی ادبی است که بیش از آن که به جنگ و گفتمان غالبِ برآمده از پیامدهای تاریک و شوم آن بپردازد، ماهیت ادبیات ضد جنگ دارد و پیام آن صلح و دوستی است. دو رمان وداع با اسلحه، اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود، دو نمونه مناسب از ادبیات ضد جنگ در دو بافت موقعیتی متفاوت از دو نویسندۀ ایرانی و آمریکایی هستند که آیینۀ شفافِ نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه درگیر جنگ به شمار می روند. بررسی تطبیقی این دو رمان و تحلیلِ شبکۀ مفهومی، عناصرساختاری و روایی آنها، ما را به سنجش تطبیقی پیرنگ داستانی، کاربرد عناصر زبانی و سبکی و فرم و ساختار این دو رمان هدایت میکند. بهرغم توانایی و قابلیت این دو رمان در ارائۀ هنرمندانۀ رویدادهای مربوط به جنگ، شیوه متفاوت روایت در رویکرد روایی دو نویسنده، شبکه مفهومی و درونمایههای آنها و نیز عناصر ساختاری و پردازش داستانی و فرم، به اضطراب متن در زمین سوخته و وقار وآرامش در متن وداع با اسلحه انجامیده است و ازاین رو، اگرچه زمین سوخته، نمونۀ بومیِ درخور اعتنایی از ژانر جنگ به شمار می رود ولی وداع ب ااسلحه بر بلندای نوع ادبی رمان و در مرتبهای فراتر از ژانر جنگ ایستاده است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
رابطه زبان و ادبیات فارسی با زبان و ادبیات ملل اروپایی (تاثیر، تاثر و تشابه) دریافت: 1401/12/19 | پذیرش: 1401/12/10 | انتشار: 1401/12/10