دوره 4، شماره 2 - ( 1395 )                   جلد 4 شماره 2 صفحات 43-17 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده:   (8775 مشاهده)
سینماگران، برنامه‏سازان تلویزیون، کارشناسان ادبیات و مخاطبانی که با سطح متوسطی از سواد ادبی و سینمایی- تلویزیونی، فیلم‏های اقتباسی را می‏بینند، معیارهایی متفاوت برای ارزیابی دارند. به همین قیاس، مبانی نظری مختلفی در مطالعات تطبیقی اقتباس وجود دارد. بررسی فیلم‏های اقتباسی و مقایسۀ آن‏ها با منابع ادبی می‏تواند با رویکرد مطالعات فرهنگی انجام گیرد که سرشتی بین‌رشته‏ای دارد و بیشتر بر بازخوردهای فرهنگی تکیه می‏کند. یکی از اهداف پژوهش‏های بین‏رشته‏ای کمک به بازسازی فرهنگ است که با تعامل علوم و هنرها تسریع می‏گردد. بررسی مناسبات سینما و تلویزیون با مجموعه قصه‏های هزار ویک شب نشان می‏دهد اقتباس‏هایی که توانسته‏اند این اثر را با همان نقش فرهنگی- تاریخی خود بازتولید کنند، موفقیت بیشتری داشته‏اند. این اقتباس‏ها به ساختار اثر وفادار بوده‏اند. دلیل موفقیت اقتباس‏های وفادار به هزار و یک شباین است که درونمایه از ساختار برمی‏آید و حذف الگوی درونمایه در فیلم‏های اقتباسی، مخاطبان مشترک کتاب و فیلم را راضی نمی‏کند. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. کنارهم‏گذاری تحلیل‏های ساختاری و دریافت‏های معنایی هزار و یک شب، همراه با رجوع به نظریه‏هایی که بین اندیشه و ساختار به یک رابطه بلاغی قائل هستند، نشان می‏دهد چگونه اقتباس‏های وفادار از هزار و یک شب به بازتولید تأثیر فرهنگی این متن می‏پردازند.
 
متن کامل [PDF 287 kb]   (4594 دریافت)    

دریافت: 1393/6/23 | پذیرش: 1394/3/27 | انتشار: 1395/5/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.