دوره 8، شماره 3 - ( 1399 )                   جلد 8 شماره 3 صفحات 18-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران-شمال ، ma.banifatemi@gmail.com
2- دانشگاه شهید بهشتی
چکیده:   (2436 مشاهده)
تحقیق حاضر، با تمرکز بر روایت ­شناسی، به بررسی تطبیقی رمان­های سن ­عقل از ژان پل سارتر و ناقوس از آیریس مرداک می­ پردازد. تمرکز اصلی این تحقیق بر روی راوی نامعتبر است، مفهومی محبوب در دنیای کنونی که بشریت در آن از سوء­تفاهم ­ها رنج برده و طعم ناکامی زبان در انجام رسالت خود در گردآوری انسانها در کنار یکدیگر را چشیده­ است. در روایت ­شناسی، بی­ اعتباری بعنوان یک ویژگی گفتمان روایی در نظر گرفته شده ­است. وین بوث تئوری مفهوم «راوی نامعتبر» را پایه­ ریزی کرده و چارچوب نظری مطالعۀ حاضر متشکل از مفاهیم نویسندۀ واقعی، نویسندۀ ضمنی و راوی نامعتبر وی به منظور انجام تحلیلی تطبیقی از رمان­ های منتخب است. در گذشته، مطالعات انجام شده بر روی راوی نامعتبر بر راویان هومودایجتیک متمرکز بوده ­اند. در اینجا، تکنیک­ های روایی دیگری مانند زاویۀ دید روایت در بررسی هدف حضور راویان نامعتبر در رمان ­های منتخب در نظر گرفته شده­ اند. به­ عبارت­ دیگر، زاویۀ دید و حضور چند صدایی در روایت نامعتبر از اهمیت زیادی برخوردار هستند. این تکنیک­ های روایی و راویان نامعتبر در زمینۀ سیاسی و فرهنگی آثار مورد بررسی قرار می گیرند تا به واکاوی نقش آنها در ایجاد این نوع از راویان و ذهنیت و عینیت روایت­ هایشان پرداخته شود. بر­ این­ مبنا، تحقیق از تاریخ ­گرایی­ نوین، به خصوص نظریۀ استفان گرین ­بلت، بعنوان رویکردی دیگر برای مطالعۀ حضور و کارکرد راویان نامعتبر استفاده می­ کند تا حضور راویان نامعتبر را در این آثار آشکار سازد.
 
متن کامل [PDF 498 kb]   (776 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی کیفی | موضوع مقاله: ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی
دریافت: 1398/5/27 | پذیرش: 1398/11/22 | انتشار: 1399/6/31

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.