دوره 7، شماره 3 - ( 1398 )                   جلد 7 شماره 3 صفحات 172-150 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه حکیم سبزواری/عضو هیات علمی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه
2- دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری ، m.alavi2007@yahoo.com
3- استادیار زبان و ادبیات فارسی ،دانشگاه شهید بهشتی
4- استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری
چکیده:   (7624 مشاهده)
در این پژوهش با هدفِ درک معنا و تحلیل متن ادبی، تلاش می­شود با تکیه بر نظریات اگزیستانسیالیستی، جلوه­های بیم و امید و برخی مؤلفه­های مرتبط با آن را در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین به عنوان دو نویسنده مطرح ادبیّات کودکان، دریافت و به این پرسش­های اساسی پاسخ داد که عملگرایی شخصیت های داستانی در آثار این دو نویسنده، از منظر ادبیّات تطبیقی چه جلوه­هایی از بیم و امید را نشان می­دهد و چگونه می­توان آن­ها را با نظریه­های اگزیستانسیالیستی تحلیل و تبیین نمود؟ اگزیستانسیالیسم، اندیشه­ای فلسفی است که بر نقد ادبی تاثیر گذاشته و زمینه­ساز ظهور نظریه­های متعددی شده­است. ژان پل سارتر با نگارش کتاب ادبیّات چیست؟ منشوری برای ادبیّات متعهد می­نویسد و هایدگر، هرمنوتیک ِفلسفیِ مدرن را بنیان می­گذارد و نگاه سنتی را در آن بی­فروغ می­نماید و به این ترتیب بر اساس اندیشه دکارتیِ سارتر و ضد دکارتیِ هایدگر، دو نوع اگزیستانسیالیسم ادبی هایدگری و سارتری شکل می­گیرد. این تحقیق با رویکردی تطبیقی، درون مایه­های بیم و امیدِ اگزیستانسیالیستی را واکاوی نموده است. یافته­های این تحقیق نشان می­دهد اگر چه محقّقان آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین را بیشتر از منظر مکتب رئالیسم مورد بررسی قرار داده­اند امّا می­توان بیم و امید مبتنی بر عملگرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی را در این آثار یافت.


 
متن کامل [PDF 477 kb]   (1877 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: ارتباط ادبیات تطبیقی با سایر دانشها
دریافت: 1397/3/30 | پذیرش: 1397/12/18 | انتشار: 1398/6/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.